محمدرضا صالحی مازندرانی؛ نصر الله امامی؛ قدرت قاسمی پور؛ محمدعلی بیدلی
چکیده
مقولۀ مکان و گونه شناسی آن و مناسبات سوژه و مکان، درون گفتمانهای گوناگون و در ژانرهای متفاوت قابل بررسی است. ما در این پژوهش، امر مذکور را درگفتمان تصوف کار بست دادهایم. و در این خصوص با مطالعۀ ...
بیشتر
مقولۀ مکان و گونه شناسی آن و مناسبات سوژه و مکان، درون گفتمانهای گوناگون و در ژانرهای متفاوت قابل بررسی است. ما در این پژوهش، امر مذکور را درگفتمان تصوف کار بست دادهایم. و در این خصوص با مطالعۀ مقامات های ابوسعید، نیشابور را به عنوان مکان گسترده و خانقاه را به مثابۀ مکان کانونی گفتمان انگاشتهایم. و نشان دادهایم نیشابور قبل از حضور ابوسعید، دارای ساختار شهری و پیوست معنایی و مکانی«پیوستاری» است. تکثر فرهنگی، حضور سایهای گفتمانی ادیان ، درکنار گفتمان غالب شریعت محور، نیشابور را به ترامکان، فراشهر و مکانی«پدیداری» مبدل کرده است. حضور تمایز آفرین ابوسعید در نیشابور در شکل پیوستاری وکاربردی عناصر شهری تصرف میکند؛ و در ادامه شهر را به مکان منازعه با زنجیرهای از هویت های هم ارزِگفتمانهای قطب مخالف بدل میکند. و«ناپیوستاری مکانی» رقم میخورد. نگرش نوبنیاد ابوسعید به تصوف و پیدایش و زایش گفتمانی نو، نیشابور را دچار زایشی مجدد کرده است. فاعلیت سوژه در مکان، مرجعیت مکانی را «باز پردازی» کرده وحاکمیت گفتمان شریعتمدار را کمرنگ نموده و سایۀ خانقاه را بر مسجد انداختهاست. خانقاه درمسیر تغلب گفتمانی به عنوان کارگاه تربیت صوفی، مکانی شبکهای-القایی است که در آن، بین مقام نفسی صوفی با مکانش در خانقاه قید تساوی بر قرار است. و چیدمان معماری خانقاه برابر با چیدمان هندسۀ قدرت گفتمان صوفیه است. ما سه گونه مناسبت بین سوژه و مکان برشمردهایم: وقتی که تنها وجه معنایی مکان بستر جریان یابی حکایت است، سوژه بر آن غالب است. گاهی وجه زایندۀ مکان به سوژه معنا وتشخصی میدهد که تا قبل از آن فاقد آن بوده است، در این حالت مکان بر سوژه غالب است نمونۀ آن بسط روحی ابو سعید پس از حضور بر مزار ابوالفضل سرخسی است. نوع سوم که به نظر میرسد تازگی دارد؛ زمانی است که قصد سوژه و مکان معنا دهی و معنا یابی است، نه غلبگی مطلق. دراین نوع عامل تعامل یا عینی است یا ذهنی. فاعلیت ابوسعید درهمۀ این تصرفات و تغییرات در هویت و نوع مکان،غلبگی وتعامل مکانی، تمهیدی برای گسترش، انتشار و ورودگفتمان نوپدید به مناسبات قدرت است.