محسن اکبری زاده (بتلاب اکبرآبادی)
چکیده
هر گونه تغییر در زبان به عنوان یکی از کانونهای معناساز در متن، منجر به خلق سبک و معنایی جدید خواهد شد. یکی از شگردهای فُرمی و معنایی زبان، کارکرد فرازبانی آن است. در فرازبان، توجه متن به خود زبان معطوف، ...
بیشتر
هر گونه تغییر در زبان به عنوان یکی از کانونهای معناساز در متن، منجر به خلق سبک و معنایی جدید خواهد شد. یکی از شگردهای فُرمی و معنایی زبان، کارکرد فرازبانی آن است. در فرازبان، توجه متن به خود زبان معطوف، و در نتیجه، بر عینیت و مادیت زبان تأکید میشود و در ساحت معنایی متن نیز تغییراتی رخ میدهد. فرازبان در متون تعلیمی که قصد القای معنی خاصی را دارند، از اهمیتی مضاعف برخوردار است. بر اساس این تمهید زبانی، در این پژوهش تلاش شده تا با روشی توصیفیـ تحلیلی و با تکیه بر رویکرد فرمالیستی، ظرفیتها، مصداقها و کارکردهای فرمی و معنایی فرازبان در گلستان سعدی بررسی شود. نتایج این پژوهش نشان میدهد که جانشینسازهای هممعنای واژگانی و جملهای، ترکیب نظم و نثر، گفتگو و تمثیل و... از مهمترین مصداقهای فرازبانی در گلستان، و کارکردهای زیباشناختی، بینامتنیتی، اقتدار و تکصدایی، انسجام و تحکیم معنی، از مهمترین برآیندهای این شگرد است.