سمیرا صمیمی فر؛ غلامرضا سالمیان؛ محمد ابراهیم مالمیر
چکیده
نظریۀ «استعارۀ مفهومی»، برداشتی نو و متفاوت از استعاره است که نخستین بار لیکاف و جانسون آن را مطرح کردند. در این رویکرد، استعاره تنها از جنبۀ ظاهری بررسی نمیشود، بلکه به مفاهیمی توجه میشود که ...
بیشتر
نظریۀ «استعارۀ مفهومی»، برداشتی نو و متفاوت از استعاره است که نخستین بار لیکاف و جانسون آن را مطرح کردند. در این رویکرد، استعاره تنها از جنبۀ ظاهری بررسی نمیشود، بلکه به مفاهیمی توجه میشود که در پسِ واژهها پنهان است. در این دیدگاه، مفاهیم انتزاعی با استفاده از مفاهیم عینیتر، ملموستر و گاهی ذهنی درک میشوند. هر مفهوم استعاری با تمرکز بر یک جنبه از مفهوم، میتواند ذهن را از تمرکز بر جنبههای دیگر آن مفهوم بازدارد. چون عشق و مفاهیم مرتبط با آن، اموری انتزاعی هستند، برای ملموستر شدن در قالب تشبیه و استعاره بیان میشوند. یکی از مفاهیم انتزاعی و مورد توجه نظامی در مثنوی خسرو و شیرین، عشق است. عشق و دیگر مفاهیم مربوط به آن، از جمله عاشق، معشوق، وصال، هجران و... در شعر او به صورت استعاری بیان شدهاند. پژوهش حاضر مفاهیم مذکور را در چارچوب نظریۀ استعارۀ مفهومی لیکاف و جانسون و نگاهی به طبقهبندی جدید افراشی و حسامی با عنوان استعارۀ ذهنی به ذهنی، بررسی کردهاست. با بررسی مفاهیم حوزۀ عشق بر پایۀ نظریۀ استعارۀ مفهومی، هجده نگاشت با حوزۀ مقصد عشق، در قالب 738 مورد، دستهبندی و تحلیل شد. این نگاشتها در دو گروه دستهبندی میشوند: استعارههایی که رویکرد مثبت به عشق دارند و استعارههایی که رویکرد منفی به عشق دارند. این داستان بیانگر رویدادی عاشقانه است و به همین دلیل، اغلب نگاشتهای شکلگرفته در آن، رویکردی منفی دارد و آنجا که این عشق به وصال میانجامد و موجب شادی میشود، رویکرد این نگاشتها مثبت میشود. بر پایۀ نتایج بهدست آمده، بیشتر نگاشتها ذهنی به عینی هستند و در بعضی موارد، از امور ذهنی ملموستر برای بیان عشق استفاده شدهاست و نگاشتِ «عشق، غم است» با 123 مورد و نگاشتِ «عشق، فریب است» با 16 مورد، بهترتیب بیشترین و کمترین بسامد را در خسرو و شیرین به خود اختصاص دادهاند.