سارا پورشعبان؛ اسماعیل صادقی
چکیده
کشفمیزان بهرهگیری شاعران بزرگی چون حافظ از تخیل و مهارتهای زبانی در انتقال مفاهیم شعری، یکی از راههای دستیابی به ماهیت ادبیات و مؤثر سخن گفتن است. در مقالۀ حاضر، لایههای سبکی (واژگانی، نحوی، ...
بیشتر
کشفمیزان بهرهگیری شاعران بزرگی چون حافظ از تخیل و مهارتهای زبانی در انتقال مفاهیم شعری، یکی از راههای دستیابی به ماهیت ادبیات و مؤثر سخن گفتن است. در مقالۀ حاضر، لایههای سبکی (واژگانی، نحوی، بلاغی) یکی از غزلیات مدحی حافظ، تحلیل شده و از دو بخش «روساختی» و «ژرفساختی» تشکیل یافتهاست. بخش نخست در حوزۀ ساختار و فرم، شامل تحلیل لایۀ واژگانی و نحوی، و بخش دوم مربوط به حوزۀ مضمون و تخیل، دربردارندۀ تحلیل لایۀ بلاغی و تصاویر دراماتیکی شعر حافظ است. در بخش دوم، از دیگر غزلهای حافظ نیز نمونههایی آورده شدهاست. این مقاله همچنین میکوشد تا با نگرشی تازه، پیوستگی ذهن و زبان حافظ را به مضمونهای ازلی به اثبات برساند؛ مضامینی که به مبدأ پیدایش انسان و حیات او پیش از هبوط به این کرۀ خاکی میپردازند. منطقی که همزمان، واژگان و ترکیبات زبانی و تصاویر شعری او را تحت تأثیر و تصرف خویش قرار میدهد و سازندۀ منظومۀ فکری حافظ است؛ منظومهای که هنوز پس از گذشت چندین قرن، پژوهشگران را به حل معمای لفظ و معنا در شعر حافظ فرامیخواند.