راضیه جاننثاری؛ مهدی نوریان؛ حسین مسجدی؛ محبوبه خراسانی
چکیده
تردیدی نیست که مولانا در سرایش مثنوی وامدار متون عرفانی و حکمی پیش از خود است. با وجود این، پاسخ بدین پرسش که چرا مثنوی معنوی یکی از شاهکارهای بیبدیل ادب پارسی است، پرسشی است که سالها ذهن پژوهشگران ...
بیشتر
تردیدی نیست که مولانا در سرایش مثنوی وامدار متون عرفانی و حکمی پیش از خود است. با وجود این، پاسخ بدین پرسش که چرا مثنوی معنوی یکی از شاهکارهای بیبدیل ادب پارسی است، پرسشی است که سالها ذهن پژوهشگران این حوزه را متوجه خود کردهاست. نبوغ داستانپردازی مولانا نسبت به اخلاف خود یکی از دلایل برتری این اثر است. شاید هیچ شاعری مانند مولانا به این حد در دقایق داستانی تصرف نکردهاست. او گاه داستانی را قبض میدهد و آن را در نهایتِ ایجاز و اختصار بیان میکند و گاه حکایتی را بسط میدهد و آن را در چندصد بیت بیان میکند. در این مقاله، نگارندگان با احصای داستانهای گسترشپذیر در مقایسه با مآخذ آن، به تحلیل پنج داستان مثنوی پرداختهاند و میزان تصرفات مولانا را در ساختار حکایت، با رویکرد اطناب مشخص کردهاند تا تفوق حکایات بسیط مثنوی در مقایسه با مآخذ آن آشکار گردد. نتیجۀ بهدستآمده نشان میدهد که بسط (اطناب) داستان در مثنوی، کاملاً آگاهانه و با اهداف مشخصی بودهاست.