%0 Journal Article %T بازخوانی نقش انقلاب علمی داروین در شکل‌گیری نیهلیسم در اندیشه‌های صادق هدایت %J پژوهش‌نامه نقد ادبی و بلاغت %I دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران %Z 2382-9850 %A فسایی, جعفر %A دری, نجمه %D 2021 %\ 01/20/2021 %V 9 %N 4 %P 135-158 %! بازخوانی نقش انقلاب علمی داروین در شکل‌گیری نیهلیسم در اندیشه‌های صادق هدایت %K صادق هدایت %K ادبیات داستانی %K پارادایم %K نیست‌انگاری %K ادبیات ابزورد %R 10.22059/jlcr.2020.298669.1429 %X گذار از دوگانۀ مرسوم و متداول «زیربنا ـ روبنا» و عبور از بزنگاه‌های شناخته‌شدۀ سیاسی‌ـ اجتماعی به‌ عنوان محرّک‌ها و متغیّرهای اصلی در شکل‌گیری موضوعات و مفاهیم، امکانی در نقد ادبی فراهم می‌سازد که بتوان از زوایای متفاوت به متون نگریست و از این طریق، لایه‌های معنایی متن را آشکار ساخت. با توجه به این مسئله، در جستجوی مبنای نظری اندیشه‌های نیست‌انگارانۀ صادق هدایت می‌توان در کنار توجه بر نقش مؤلفه‌های مهمی از قبیل مؤلفه‌های اقتصادی‌ ـ اجتماعی و سیاسی، به عامل و محرّک بسیار مهم دیگری اشاره کرد و در پرتو آن، توضیحی برای اندیشه‌های این نویسندۀ مطرح ارائه داد. در نوشتار حاضر، محورهای فکری صادق هدایت که ناظر بر جهانی پوچ، فاقد معنا و غایت و نیز سرشار از تناقض‌های چندبُعدی و پیچیده است، در پرتو یک انقلاب علمی مورد بازخوانی قرار گرفته‌است. مراد از انقلاب علمی در این نوشتار، مفهومی است که تامس ساموئل کوهن، فیلسوف و نظریه‌پرداز تاریخ علم در قرن بیستم، آن را برای توضیح و تبیین پاره‌ای از تحولات فکری و اجتماعی در سنّت‌های غربی به‌کار گرفته‌است. کوهن معتقد بود که تحول در علم،‌ عامل چرخش‌ها و تغییرات بنیادین در الگوهای فکری، سرمشق‌ها یا پارادایم‌ها می‌شود. نتایج تحقیق حاضر که از بررسی پاره‌ای از داستان‌های کوتاه، نمایش‌نامه‌ها و نیز مقاله‌های صادق هدایت به‌دست آمده‌است، نشان می‌دهد که ذهنیّت غالب این نویسنده و روشنفکر مطرح، در مواجهه با هستی و به‌ طور کلی، مبنای نظری تفکرات وی، در برخورد با اندیشه‌های ماتریالیستی و تکامل‌گرایانۀ چارلز داروین صورت‌بندی شده‌است. از این چشم‌انداز، جهان ابزورد صادق هدایت و غالب محورهای فکری او، ریشه در یک چرخش یا انقلاب در عرصۀ علم تجربی دارد. این انقلاب که در نتیجۀ آن، روایت‌های تازه و بدیعی از انسان و مناسبات او در هستی و قرائت تازه‌ای از مفهوم خداوند، در مقابل کلان‌روایت‌های سنّتی و کلیشه‌ای مطرح شد، موجب به وجود آمدن نوعی گسست معرفت‌شناسانه گشت و نوشتار حاضر سعی کرده‌است که صادق هدایت را در این گسست بسیار مهم و بنیادین فهم نماید. %U https://jlcr.ut.ac.ir/article_78314_b413af551cababb2f2a9de57731c3acf.pdf