%0 Journal Article %T خوانش نشانه ـ جامعه‌‌شناختی رمان کودکانۀ «خرسی که چپق می کشید»:با رویکرد مارکسیستی %J پژوهش‌نامه نقد ادبی و بلاغت %I دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران %Z 2382-9850 %A زنجانبر, امیر حسین %A کریمی دوستان, غلامحسین %D 2021 %\ 05/22/2021 %V 10 %N 1 %P 65-88 %! خوانش نشانه ـ جامعه‌‌شناختی رمان کودکانۀ «خرسی که چپق می کشید»:با رویکرد مارکسیستی %K مارکسیسم %K نقد ادبی %K مارکس %K نشانه‌شناسی %K رمان کودک %K نظریۀ انتقادی %R 10.22059/jlcr.2020.310250.1543 %X مارکس، بنیانگذار نظریۀ مارکسیسم غربی، با تأکید بر تضاد درونیِ نظام طبقاتی، شرایط اقتصادی را زیربنای شعور اجتماعی می­داند. نظریات او نه­تنها زمینۀ شکل­گیری مکتب فرانکفورت را فراهم کرده، بلکه در دکترینِ نظریه­های انتقادی­ای همچون پسااستعماری، پسامدرن، فمنیسم و غیره نیز تأثیری بسزا داشته است. مارکس و اِنگلس جهانی را ترسیم می­نمایند که در آن نیروی جهانی­شدۀ بازار استیلا می­یابد و نتیجۀ این استیلا چیزی جز اضمحلال انسان نیست. ازآنجا که «خرسی که چپق می‌کشید» رمانی دربارۀ گذار از سنت به مدرنیته است و شرایط اقتصادیِ شخصــیت­های آن، عامل شکل­گیری قضاوت­ها، تصمیم­ها، بازنمایی­ها و در یک کلام موجد شعور اجتماعی آنها است؛ لذا این رویکرد برای آن رمان اختیار شده است. با توجه به اینکه «نشانه‌شناسی» یک روش خواندن متن است که به بررسی روابط نشانه‌ها و چگونگی سازوکار تولید معنا می‌پردازد، مقالۀ حاضر، به روش تحلیلی‌توصیفی، در پی بازخوانی متن از طریق تحلیل نشانه‌هایی است که مؤیدِ وابستگیِ مناسبات اجتماعی به شرایط اقتصادی است. مسئلۀ پژوهش چگونگی دگرخوانشِ نشانه‌شناختیِ متن، با تکیه بر رهیافتِ نظریات جامعه‌شناختی مارکس است. فروپاشی شوروی، به‌عنوان سردمدار نظام مارکسیــستی، و چرخش چین به­سوی سرمایه­داریِ باز، به‌معنای ناکارآمدی کامل این نظام نیست. از یک سو، فقدان توجهِ بسنده به پارادایم‌های متعهدانۀ این نظام و از سویی دیگر، خلا بهره­گیری از رویکردهای میان­رشته­ای در خوانش متون، ضرورت این پژوهش را آشکار می‌نماید. خوانش حاصل از مقالۀ پیشِ­رو بیانگر این است که: رمان مذکور رمانی انتقادی است که عوارض تغییر گفتمانِ ناشی از حضور مدرنیته را آشکار می­سازد. «دگردیسی انسان به حیوانِ درآمدزا» در این رمان، استعاره­ای است که بر از خودبیگانگیِ سوژه­ها و قطع ارتباط آنها از دنیای نوستالوژیکِ ازدست­رفتۀ انسانی­شان دلالت دارد، ازخودبیگانگی­ای که به اضمحلال خانواده و سپس به فروپاشی روابط انسانی کل جامعه می­انجامد. این پژوهش برای نخستین بار در ایران از نظریۀ مارکس برای خوانش متون ادبی و از مارکسیسم برای تحلیل داستان کودک و نوجوان استفاده می‌کند. %U https://jlcr.ut.ac.ir/article_78333_01962999ccc731a4f53f3b28d63356ab.pdf