فرزانه فخریان لنگرودی؛ اعظم راودراد
چکیده
مقالۀ حاضر با هدف مطالعۀ چگونگی بازتاب نقش و کارکرد رسانههای ارتباطجمعی در تفسیر یا تغییر جهان پیرامون در متن ادبیات داستانی معاصر فارسی در ایران نوشته شدهاست. هدف این بوده که معلوم شود رسانه که ...
بیشتر
مقالۀ حاضر با هدف مطالعۀ چگونگی بازتاب نقش و کارکرد رسانههای ارتباطجمعی در تفسیر یا تغییر جهان پیرامون در متن ادبیات داستانی معاصر فارسی در ایران نوشته شدهاست. هدف این بوده که معلوم شود رسانه که بازتابدهندۀ جامعه است، چگونه در رمان به صحنۀ بازتاب کشانده شدهاست. همچنین، سعی شده تصویری از توصیف و تصدیق حضور همهگیر رسانههای ارتباطجمعی در اجتماع واقعی و ملموس، با تحلیل رمان ارائه شود، تا کارکرد و نقش اجتماعی رسانه در دنیای واقعی را بر اساس قدرت و نفوذ رسانه در متن رمان فارسی معاصر ایران بتوان تحلیل کرد. ازاینرو، 12 رمان واقعگرای معاصر فارسی که هم در جمهوری اسلامی ایران منتشر شدهاند و هم نویسندگان آن ساکن ایران هستند، با روش انتخاب هدفمند نمونه برای تحلیل کیفی انتخاب شدند. سپس همۀ عبارات مربوط به رسانههای خبری سنّتی، یعنی رادیو، تلویزیون، روزنامه و مجله، از این متون استخراج شد و روی محتوا و معنا و نیز ساختار آنها بر مبنای نظریات نقد ادبی و جامعهشناسی ادبیات مطالعه شد. سرانجام، یافتهها حاکی از تصویر شدن رسانه بهعنوان وسیلۀ ضروری در زندگی روزمره، ابزار اطلاعرسانی، ابزار سرگرمی و ابزار قدرت و مقاومت و نیز ابزار آگاهیبخش و نقد در جهان رمان فارسی بودهاست. تفاوت آشکار بین رسانههای مکتوب و رسانههای شنیداری و دیداری در نقشیابی اجتماعی و تأکید بر فرهنگ شفاهی، نقشپذیری تلویزیون و رادیو بهعنوان اصلیترین دروازۀ دریافت اطلاعات و کسب آگاهی، در مقابل نقش گزینششدۀ روزنامه در زندگی روزمره، و از آن کمرنگتر نشریات و مجلات غیرروزانه که نشاندهندۀ انتخاب غیرفعال مخاطب است، ضعف رسانهای و نبودِ جایگاه مشخص و مستحکم برای رسانههای ارتباطجمعی در میان عموم مردم، مصرف مکتوبات رسانهای بهمثابۀ مؤلفۀ زندگی خواص و بیتوجهی به مخاطب عام، و نبودِ درک متناسب از فعالیت و ویژگیهای اهالی رسانه در فضای جامعه، نتایجی هستند که از تحلیل رمانها به دست آمدهاست.