بازنمایی واقعیت در سلجوقنامۀ ظهیرالدّین نیشابوری: از داستان‌پردازی تا گفتمان‌سازی

نوع مقاله : علمی-پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کردستان

2 دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کردستان

چکیده

بسیاری از راویان تاریخ‌های کلاسیک فارسی سعی می‌کنند به صورت خودافشایی یا غیرمستقیم، عینیت‌گرایی یا بی‌طرفی خود را با مخاطب در میان بگذارند؛ از میان این مورخان، «مؤلف‌ـ راویِ» سلجوقنامه با وجود سال‌ها خدمت در دربار و معلمی دو تن از شاهان سلجوقی، آشکارا در درون متن چنین ادعایی نمی‌کند، ولی با ارجاع به نشانگان متنی می‌توان به شکل‌هایی از تکاپوی غیرمستقیم وی دست یافت که سعی می‌کند روایت خود را درست، دقیق و خالی از موضع‌گیری بنمایاند تا ضمن جلب اعتماد مخاطب، واقعیت‌ها را به شکلی ویژه تولید کند یا رواج دهد. این نوشتار انواع گفتمان‌سازی و مداخلۀ آگاهانه یا ناآگاهانۀ مولف-راوی سلجوقنامه را در برساختن واقعیت یا واقعیت‌های تاریخی آل‌ سلجوق، با استناد به تمایز نهفته در دو اصطلاح روایت‌شناختی «داستان» و «گفتمان» و نیز با تکیه بر انواع گفتمان در صورت‌بندی ژپ لینت ولت طبقه‌بندی و تحلیل کرده‌است. نتیجه نشان می‌دهد که مؤلف‌ـ راوی دانسته یا نادانسته در قالب انواع گفتمان وجهی، توضیحی، انتزاعی، عاطفی و ارزیابی‌کننده با فروعات آن‌ها، سطوحی از واقعیت را به نفع یا علیه کسانی سوق داده یا تثبیت کرده‌است که پیامد آن، مشروعیت‌بخشی به برخی رخدادها و اشخاص یا مشروعیت‌زدایی از آن‌هاست.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Reality Representation in the Saljuqnama of Zahir al-Din Nishapuri: from Storytelling to Discourse

نویسندگان [English]

  • Shirzad Naeimi 1
  • parsa yaghoobi janbeh saraei 2
1 The Reality Representation in the Saljuqnama of Zahir al-Din Nishapuri: from Storytelling to Discourse
2 Associate Professor Department of Language & Literature, University of Kurdistan
چکیده [English]

Many Persian classical historiographers try, directly or indirectly, to show their objectivism and impartiality to the audiences. Among them, the "author/narrator" of Saljuqnama does not clearly claim such a statement within the text, despite years of service at the court of the Seljuk kings and being the teacher of two of them. But referring to the textual signs, one can find some forms of his indirect struggles to reflect his narrative accurately, and precisely, with no political positioning, in order to create or promote the facts in a special way while attracting the audience's trust. Various types of discourse, and the conscious or unconscious interferences made by the "author/narrator" of Saljuqnama to concoct the reality or historical realities of Seljuk dynasty are categorized and analyzed, in present study, based on the distinction between two terms of "story" and "discourse", and also on the basis of the types of discourse in the formulation of Zheplint Volts. The results show that the "author/narrator"  has propelled or fixed,  either deliberately or not, levels of reality for or against somebodies in a variety of discursive forms such as: modal, explanatory, abstract, emotional and appraisal, and the consequence has been  legitimizing certain events and individuals or vice versa.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Historical narrative
  • the Seljuks
  • Saljuqnama
  • Reality
  • Objectivism
  • story
  • discourse
آزادیان، شهرام و مسعود راستی‌پور، (1388)، «بررسی انتحالات ادبی راوندی»، ادب فارسی، ش 2، صص 95ـ108.
احمدی، بابک، (1391)، رسالۀ تاریخ، تهران، مرکز.
استنفورد، مایکل، (1391)، درآمدی بر فلسفۀ تاریخ، ترجمۀ احمد گل‌محمدی، تهران، نی.
افشار، میرزا اسماعیل‌خان، (1313)، «سلجوقنامۀ نیشابوری و راحة‌الصّدور راوندی»، مهر، س 2، ش 1 و 2. صص 26ـ35.
برگر، پتر و توماس لوکمن، (1387)، ساخت اجتماعی واقعیت: رساله‌ای در جامعه‌شناسی شناخت، ترجمۀ فریبرز محمدی، تهران، علمی و فرهنگی.
بودون، ریمون و فرانسوا بوریکو، (1385)، فرهنگ انتقادی جامعه‌شناسی، ترجمۀ عبدالحسین نیک‌گهر، تهران، فرهنگ معاصر.
بیهقی، ابوالفضل محمدبن حسین، (1393)، تاریخ بیهقی، تصحیح علی‌اکبر فیاض، تهران، هرمس.
پراتکانیس، آنتونی و الیوت آرنسون، (1383)، عصر تبلیغات: استفاده و سوء استفاده روزمره از اقناع، ترجمۀ کاووس سید امامی و محمدصادق عباسی، چ 3، تهران، سروش.
ترکمنی‌ آذر، پروین و شهناز جنگجو قولنجی، (1393)، «بررسی تطبیقی تاریخ‌نگری و تاریخ‌نگاری نیشابوری و راوندی»، جستارهای تاریخی، د 5، ش 1، صص 43ـ63.
توماشفسکی، بوریس، (1385)، «درون‌مایگان»، نظریۀ ادبیات: متن‌هایی از فرمالیست‌های روس، گردآوری ترجمه به فرانسه: تزوتان تودوروف، ترجمۀ عاطفه طاهایی، تهران، اختران.
راوز، ژان میشل آدام‌ـ فرانسوا، (1389)، تحلیل انواع داستان، ترجمۀ آذین حسین‌زاده و کتایون شهپر راد، تهران، قطره.
راوندی، محمدبن علی، (1386)، راحة‌الصدور و آیة‌السرور در تاریخ آل سـلجوق، تصـحیح محمـد اقبال، تهران، اساطیر.
کار، ای. اچ، (1378)، تاریخ چیست؟، ترجمۀ حسن کامشاد، تهران: خوارزمی.
کالینگود، آر. جی، (1388)، مفهوم کلی تاریخ، ترجمۀ علی‌اکبر مهدیان، تهران، اختران.
کمیلی، مختار، (1387)، «راوندی، انتحال یا اقتباس؟»، آینۀ میراث، دورۀ جدید، س 6، ش 4، صص 150ـ162.
کاهن، کلود، (1380)، «تاریخ‌نگاری در دورۀ سلجوقی»، از مجموعۀ تاریخ‌نگاری در ایران، ترجمه و تالیف یعقوب آژند، تهران، گستره، صص 93-65.
لینت‌وِلت، ژپ، (1390)، رساله‌ای در باب گونه‌شناسی روایت: نقطۀ دید، ترجمۀ علی عباسی و نصرت حجازی، تهران، علمی و فرهنگی.
مکوئیلان، مارتین، (1388)، گزیدۀ مقالات روایت، ترجمۀ فتاح محمدی، تهران، مینوی خرد.
میثمی، جولی اسکات، (1391)، تاریخ‌نگاری فارسی: سامانیان، غزنویان، سلجوقیان، ترجمۀ محمد دهقانی، تهران: ماهی.
نوائی، عبدالحسین، (1391)، متون تاریخی به زبان فارسی، تهران، سمت.
نورگارد، نینا و دیگران، (1394)، فرهنگ سبک‌شناسی، ترجمۀ احمد رضایی‌ جمکرانی و مسعود فرهمندفر، تهران، مروارید.
نیشابوری، ظهیرالدّین، (1332)، سلجوقنامه، تهران، کلالۀ خاور.
وایت، هایدن، (1389)، «طرح‌اندازی تاریخی و مسئلۀ واقعیت»، تاریخ و روایت، جفری رابرتز، ترجمۀ جلال فرزانه دهکردی، تهران، انتشارات دانشگاه امام صادق(ع)، صص 87ـ109.
وایت، هایدن، (1389) «متن تاریخی به مثابۀ فرآورده‌ای ادبی»، تاریخ و روایت، جفری رابرتز، ترجمۀ جلال فرزانه دهکردی، تهران، انتشارات دانشگاه امام صادق(ع)، صص 35ـ64.
ون لیوون، تئو، (1395)، «ساخت گفتمانی مشروعیت‌سازی»، از مجموعۀ تحلیل گفتمان سیاسی: امرسیاسی به مثابۀ یک برساخت گفتمانی،گردآوری و ترجمۀ امیر رضایی‌پناه و سمیه شوکتی مقرب،تهران، تیسا، صص230-200.
هولمز، رابرت آل، (1385)، مبانی فلسفۀ اخلاق، ترجمۀ مسعود علیا، تهران، ققنوس.