Journal of Literary Criticism and Rhetoric

نوع مقاله : علمی-پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران، ایران.

2 دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران، ایران.

چکیده

ادبیات از زبان ساخته شده است. بنابراین می‌توان در پژوهش‌های ادبی از نظریّه‌های زبان‌شناختی سود جست. از میان این نظریه‌ها، نقشگرایی برای مطالعۀ بلاغت آثار ادبی مناسب‌تر است زیرا نقشگرایان در کنار جمله‌واره‌های منفرد و کلیت متن، به بافت شکل‌گیری متن (اقتضای حال و مقام) نیز توجه ویژه‌ای می‌کنند و این امر زیربنای بلاغت است. به‌تعبیر نقشگرایان، هر پارۀ سخن سه نقش اساسی و هم‌زمان دارد که آنها را فرانقش می‌نامند. یکی از این فرانقش‌ها برقراری رابطۀ دوسویه بین گوینده و مخاطب است. این فرانقش اجزای گوناگونی دارد و یکی از آنها وجهیت است. وجهیت مجموعه‌ای است از قضاوت گوینده نسبت به آنچه می‌گوید و نیز عدم‌قطعیتی که بر جمله‌واره‌ها حمل می‌کند. از سوی دیگر، بخش مهمی از سنّت ادب فارسی، مدیحه‌سرایی است و یکی از مهم‌ترین حامیان مدیحه‌سرایان، دربار غزنوی بوده است. در شعر مدحی، اساسی‌ترین مؤلفه‌های مؤثر بر اقتضای حال و مقام، شخص شاعر، شخص ممدوح و مقام او هستند. در این پژوهش کوشیده‌ایم که تأثیر این مؤلفه‌ها را بر کاربرد وجهیت در اشعار مدحی دربار غزنوی بسنجیم و تا جای ممکن، با بررسی اشعار بازمانده، به قواعدی دست یابیم. همچنین داده‌هایی را که در این قواعد نمی‌گنجند، بنابر شرایط تاریخیِ مؤثر بر سرایش متن، تحلیل کنیم. بدین ترتیب، به‌عنوان نتایج این تحقیق می‌توان گفت که تغییر جایگاه ممدوح در طول زمان (از شاهزادگی به سلطنت) در هر حال منجر به تغییر موضع شاعر بر اساس کاربرد وجهیت می‌شود، به این صورت که ترفیع رتبۀ ممدوح باعث می‌شود شاعر در ستایش او از عناصر وجهی کمتری استفاده کند. در سوی دیگر، تغییر شخص ممدوح یا شاعر عموماً مقدار کاربرد وجهیت را تغییر معناداری نمی‌دهد. ذکر قید «عموماً» به این دلیل است که چنان‌که گفته شد، پدیداریِ بافت خاص موقعیتی که وضعیت ویژه‌ای را حکم‌فرما کند (مثلاً منازعات و تسویه‌حساب‌های سیاسی در راستای کسب و تحکیم قدرت) می‌تواند مستقیماً در میزان کاربرد وجهیت باعث تغییراتی شود.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Rhetorics of Modality in the Panegyrical Poetry of the Ghaznavid Court

نویسندگان [English]

  • Siavash Goodarzi 1
  • Mostafa Musavi 2

1 Ph.D. Candidate in Persian Language and Literature, University of Tehran, Iran.

2 Associate Professor Persian Language and Literature, University of Tehran, Iran.

چکیده [English]

Literature is constructed by language. Therefore, we can use linguistic theories in literary studies. Among these theories, functionalism is more appropriate for rhetorical studies because, in addition to particular clauses and the text as a whole, functionalists pay special attention to the context in which the text was written — and this is the fundamental of rhetoric. To functionalists, every clause has three basic roles called metafunctions. One of these metafunctions is establishing an interaction between the utterer and the addressee. This metafunction has various components including modality. Modality refers to a collection of the speaker’s judgments regarding what they say and the uncertainty which they apply to the clauses. A significant part of Persian literature is panegyric poetry. The Ghaznavid Court was one of the most important supporters of the panegyrists. The main components of the context, in panegyric poetry, are the poet, the person who is being praised, and the position which the praised person holds. This study aims at analyzing the influence of these components on the usage of modality in Ghaznavid panegyric poetry in order to find out any possible patterns and rules in the extant poems of this period. Furthermore, the poems which do not follow the aforesaid rules are analyzed according to their historical context. The article argues that the promotion of the praised person, from “prince” to “king” (sultan), cause changes in the poet’s rhetorical and poetical approach in using modality. In more accurate words, as a result of the promotion of the praised person the poet uses less modal elements in his panegyrics. In addition, although changes in the position of the poet or the praised person mostly do not lead to significant alterations in the quantity of the modal components, such alterations do occur in some circumstances such as rivalries for achieving political dominance.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Modality
  • Panegyric
  • Panegyric poetry
  • Ghaznavids
  • Ghaznavid Poetry
بیهقی، ابوالفضل (۱۳۸۸)، تاریخ بیهقی، تصحیح محمدجعفر یاحقی و مهدی سیدی، ۲ج، تهران: سخن.
حق‌شناس، محمدعلی (۱۳۸۲)، «زبانشناسی و نقد ادبی»، زبان و ادبِ فارسی در گذرگاه سنّت و مدرنیته، تهران: آگه، ص۶۳ـ۷۹.
دبیرمقدّم، محمد (۱۳۸۳)، زبانشناسیِ نظری: پیدایش و تکوینِ دستورِ زایشی، ویراست ۲، تهران: سمت.
دهقانی، محمد (۱۳۹۶ الف)، فرخی سیستانی، تهران: نی.
دهقانی، محمد (۱۳۹۶ ب)، منوچهری، تهران: نی.
شبانکاره‌ای، محمد بن علی (۱۳۶۳)، مجمع الانساب، تصحیح میرهاشم محدث، تهران: امیرکبیر.
عسجدی، عبدالعزیز بن منصور (۱۳۳۴)، دیوان عسجدی، تصحیح طاهری شهاب، تهران: طهوری.
عنصری، حسن بن احمد (۱۳۶۳)، دیوان استاد عنصری بلخی، تصحیح سیدمحمد دبیرسیاقی، تهران: سنایی.
فالر، راجر (۱۳۸۱ الف)، «بررسی ادبیّات به‌منزلة زبان»، زبان‌شناسی و نقد ادبی، ترجمۀ حسین پاینده و مریم خوزان، ویراست ۲، تهران: نی، ص۱۹ـ۳۸.
فالر، راجر (۱۳۸۱ ب)، «ادبیّات به‌منزلة کلام»، زبان‌شناسی و نقد ادبی، ترجمۀ حسین پاینده و مریم خوزان، ویراست ۲، تهران، نی، ص۸۱ـ۸۹.
فرخی، علی بن جولوغ (۱۳۸۰)، دیوان حکیم فرخی سیستانی، تصحیح سیدمحمد دبیرسیاقی، تهران: زوار.
فردوسی، ابوالقاسم (۱۳۸۶)، شاهنامه، تصحیح جلال خالقی مطلق، ۸ج، تهران: دبا.
فروزانی، ابوالقاسم (۱۳۸۴)، تاریخ غزنویان، تهران: سمت.
کاتانو، جیمز (۱۳۸۴)، «سبک‌شناسی»، ترجمۀ فرزین قبادی، نامة فرهنگستان، دورة ۷، ش۴ (مسلسل: ۲۸)، زمستان ۱۳۸۴، ص۱۱۲ـ۱۲۱.
مشکوةالدینی، مهدی (۱۳۷۶)، سیر زبانشناسی، مشهد، دانشگاه فردوسی.
منوچهری، احمد بن قوص (۱۳۸۴)، دیوان منوچهری دامغانی، تصحیح سیدمحمد دبیرسیاقی، تهران، زوار.
هلیدی، مایکل (۱۳۷۶)، «زبان و ادبیّات»، به‌سوی زبانشناسی شعر؛ رهیافتی نقشگرا، ترجمۀ مهران مهاجر و محمّد نبوی، تهران: مرکز، ص۷۲ـ۸۷.
Asjadi, A. (1955), Divan-e Asjadi, ed Taheri Shahab, Tehran, Tahuri, [in Persian]
Beyhaqi, A. (2009). Tarikh-e-Beyhaqi, ed. Mohammad Ja'far Yahaqqi and Mahdi Seyyedi, 2vols, Tehran, Sokhan, [in Persian]
Catano, J .(2005). "Sabkshenasi" ("Stylistics"), tr Farzin Qobadi, Name-ye Farhangestan, n28 (Winter 2005), pp112-121, [in Persian]
Cummings, M. (2006). "Halliday, Michael A. K.", ed. Keith Brown, Encyclopedia of Language and Linguistics, Oxford, Elsevier, Vol. 5, pp. 196-197.
Dabirmoqaddam, M. (2004). Zabanshenasi-ye Nazari: Peydayesh va Takvin-e Dastur-e Zayeshi, 2nd ed, Tehran, Samt, [in Persian]
Dehqani, M. (2008a). Farokhi-ye Sistani, Tehran, Ney, [in Persian]
Dehqani, M. (2008b). Manuchehri, Tehran, Ney, [in Persian]
Farrokhi, A. (2001). Divan-e Hakim Farrokhi-ye Sistani, ed Sayyed Mohammad Dabir-Siaqi, Tehran, Zavvar, [in Persian]
Ferdowsi, A. (2007). Shahname, ed Jalal Khaleqi Motlaq, 8 vols, Tehran, Deba, [in Persian]
Foruzani, A. (2005). Tarikh-e Qaznavian, Tehran, Samt, [in Persian]
Fowler, R. (2002a). "Barresi-ye Adabiyyat Be Manzale-ye Zaban" ("Poetics as Language"), Zabanshenasi va Naqd-e Adabi, tr Hoseyn Payande and Maryam Khuzan, 2nd ed, Tehran, Ney, pp19-38, [in Persian]
Fowler, R. (2002b). "Adabiyyat Be Manzale-ye Kalam" ("Literature as Discourse"), Zabanshenasi va Naqd-e Adabi, tr Hoseyn Payande and Maryam Khuzan, 2nd ed, Tehran, Ney, pp81-89, [in Persian]
Haqshenas, M. (2003). "Zabanshenasi va Naqd-e Adabi", Zaban va Adab-e Farsi dar Gozargah-e Sonnat va Modernite, Tehran, Agah, pp63-79, [in Persian]
Halliday, M. A. K. (1985). An Introduction to Functional Grammar, 1st, London, Edward Arnold.
Halliday, M. A. K. (1997), "Zaban va Adabiyyat" ("Language and Literatue"), Be Suye Zabanshenasi-ye She'r: Rahyafti Naqshgera, tr Mehran Mohajer and Mohammad Nabavi, Tehran, Markaz, pp72-87, [in Persian]
Halliday, M. A. K. and Matthiessen, Christian (2014), Halliday's Introduction to Functional Grammar, 4th, London, Routledge.
Manuchehri, A. (2005). Divan-e Manuchehri-ye Damqani, ed Sayyed Mohammad Dabir-Siaqi, Tehran, Zavvar, [in Persian]
Meshkat-od-dini, M. (1997). Seyr-e Zabanshenasi, Mashad, University of Firdawsi, [in Persian]
Onsori, H. (1984). Divan-e Ostad Onsori-ye Balkhi, ed Sayyed Mohammad Dabir-Siaqi, Tehran, Sanayi, [in Persian]
Shabankare'i, M. (1984). Maja' al-Ansab, ed Mirhashem Mohaddes, Tehran, Amirkabir, [in Persian].