Journal of Literary Criticism and Rhetoric

نوع مقاله : علمی-پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار زبان و ادبیات فارسی، واحد مهاباد، دانشگاه آزاد اسلامی،مهاباد، ایران

2 استادیار زبان و ادبیات فارسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی،زنجان، ایران.

چکیده

تردیدی نیست در این‌که شاعران بزرگ ایرانی چون فردوسی، سعدی، حافظ، نظامی و... معمار، معیار، محک و حافظ زبان و هویت زبان و بلاغت فارسی هستند. یکی از این استونه­های زبان و بلاغت فارسی، حافظ شیرازی  است. شعر حافظ تاکنون از رویکردهای مختلف بررسی و تحلیل‌شده است. در این مکتوب سعی شده با بررسی ساختار زبانی حصر ایجادشده در کلام حافظ دریابیم که در زبان فارسی چه روش­هایی برای ایجاد حصر در کلام وجود دارد که از دیدگاه زیبایی‌شناسی هنر و علم بلاغت و همچنین معنی­شناسی کاربردی قابل‌توجه باشد. به این منظور ضمن استخراج و دسته­بندی موارد حصر و ارائه قوانین قابل‌تعمیم، به هنر و لطف سخن حافظ در بهره­گیری از این ترفند زبانی نیز اشاره‌شده است. اشارات قصر در زبان فارسی بیشتر با معیار بلاغت قصر در زبان عربی، بدون توجه به ساختار خاص زبان فارسی بوده است درحالی­که اساساً ساختاری متفاوت در برجسته‌سازی کلام دارند. ضمن این­که موارد دیگری نیز وجود دارد که موردتوجه قرار نگرفته است. در این پژوهش که به روش توصیفی و تحلیلی وهم کمی و کیفی صورت گرفته است با هدف دست­یابی به معیارها و موازینی برای تحلیل متون ادب فارسی از دیدگاه علم معانی شکل‌گرفته است. لذا سعی شده ضمن بررسی چگونگی تطبیق اصول موجود در این علم با ساختار زبان فارسی از طریق تجزیه‌وتحلیل داده­ها، الگویی نیز برای سنجش کلام هنری از این دیدگاه ارائه شود. به این منظور پس از مطالعه و نقد و بررسی غزلیات حافظ در این زمینه و تجزیه‌وتحلیل ساختار نحوی- بلاغی گزیده­ای از اشعارش، سامان داده‌شده است؛ ضمن استخراج و دسته­بندی موارد حصر و ارائه قوانین قابل‌تعمیم به‌عنوان معیار ساختار زبان و بلاغت فارسی، به هنر و لطف سخن حافظ در بهره­گیری از این ترفند زبانی نیز اشاره‌شده است. حافظ از واژه‌های حصر هم پیوسته استفاده می‌کند. هرچند ممکن است از دیدگاه نقد ادبی عادی‌تر و کم‌اهمیت‌تر تلقی  شود،اما ادبیات که عرصه  فرا هنجاری‌ها و گریز از هنجارهاست، سخن‌شناس و استادی همچون حافظ حتی از این الگو نیز به شیوه‌ای بهره گرفته  که از لطف کلام کاسته نشده است.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Palace's Techniques in Hafez's Poems, the Criterion for Persian Language and Structure

نویسندگان [English]

  • Farhad Kakeh Rash 1
  • Hosein Arian 2

1 Assistant Professor of language & Literature, Islamic Azad University, Mahabad Branch, Iran

2 Assistant Professor of language & Literature, Islamic Azad University, Zanjan Branch, Iran

چکیده [English]

There is no doubt that great Persian poets such as Ferdowsi, Saadi, Hafez and Nezami are the architect, criterion, acid test and preserver of language, language identity and Persian eloquence. One of the cornerstones of Persian language and eloquence is Hafez Shirazi. Hafez’s poems have been studied and analyzed from different approaches. In the present study attempt has been made to examine the imposed restriction in Hafez’s speech and understand what methods exist in Persian language for creating restriction in speech to be worthy of attention as far as art's esthetics approach, eloquence and applied semantics are concerned. To do so, while extracting and categorizing restrictive cases and providing generalizable rulesare dealt, various issues have been conducted Hafez’s art and as enjoying the above linguistic techniques. Mentioning palaces in Persian language have been made more with yardstick of palace's eloquence in Arabic language without attention to Persian language specific structure whereas they have different structures in speech's highlighting. Furthermore, other cases also exist that have not been paid attention to. In the present study which has been carried out using descriptive analysis and quantitative and qualitative design aiming at attaining yardsticks and criteria for analyzing Persian literary texts in semantics approach. Therefore attempts have been made while examining the way comparing the principles in semantics with Persian language structure through data analysis, offering a model for artistic speech assessment is developed. To do so, following studying and examining Hafez’s sonnets and analyzing eloquence-syntax structure, some selections of his poems have been organized. Hafez uses restriction words constantly even though it may be regarded more ordinary and less importance in view point of literary criticism but in literature which is the arena for meta norms and escaping the norms, a master and rhetorician as Hafez even has enjoyed the above technique in a way that has not impaired speech. Therefore, the analysis of Hafez's poems from the point of view of semantics, especially bound and restriction, can be the grammatical and linguistic basis in Persian rhetoric.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Hafez
  • Persian Language
  • Arrest
  • Rhetoric
  • Embossing
  • Honesty
آق اولی، عبدالحسین، (1381)، درر الادب در فن معانی، بیان، بدیع، شیراز: معرفت.
تجلیل، جلیل (1365)، معانی و بیان، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
خرمشاهی ، بهاءالدین (1371) حافظ­نامه، تهران: علمی و فرهنگی.
رضا نژاد (نوشین)، غلام­حسین (1367)، اصول علم بلاغت در زبان فارسی، تهران: الزهرا.
زاهدی، زین­الدین جعفر (1346)، روش گفتار مشهد: چاپخانه دانشگاه فردوسی.
شمیسا، سیروس (1375)، معانی و بیان، تهران فردوس.
شیرازی، احمد امین (1375)، آیین بلاغت، ج 2، تهران، اسلامی
صفا، ذبیح­الله (1369)، مختصری در معانی و بیان، تهران: ققنوس.
صیاد کوه، اکبر (1385)، «بررسی و نقد کارکرد حصر و قصر در غزلیّات‌ حافظ» مجله علمی پژوهشی کاوش نامه،دورۀ 16، شمارۀ 30، تابستان و پاییز 1394، صفحه 195-232  
فرشید ورد، خسرو(1382)، درباره ادبیات و نقد ادبی، جلد 2، تهران، امیرکبیر
Aq Oli,A.(2002). Doraro Al-Adab dar Ma'ani, Bayan, Badie, Shiraz:Entesharate Maarefat, [In Persian].
Farshid Word, K.(2003). Darbaree adbiat v naqde adabi, jeld 2, Tehran, Amirkabir, [In Persian].
Khorramshahi, B.(1992). Hafeznameh, Tehran: entesharate elmi ,farhangi, [In Persian].
Resa Nejad, (Noushin), G. (1988). osule elme balaghat dar zabane farsi, Tehran: Entesharate Al Zahra [In Persian]..
Safa, Z. (1970). Mokhtsari dar Ma'ani v Bayan, Tehran: Entesharate Virginalia, [In Persian].
Sayad Kooh, A.(2006) "Barrasi qasr v hasr dar qazaliat  Hafez " Majaleye Kavoshnameh, Dovre  16, Shomrre 30, tabestan v paeez. 2015, pp. 195-232, [In Persian].
Shamisa, S.(1996). Meaning verbis et sententiis amplificare Tehran: Entesharate Ferdows, [In Persian].
Shirazi, A. A.(1996) Balaqat, jelde 2, Tehran, intsharat eslami, [In Persian].
Tajlil, J.( 1396). Ma'ani, Bayan, Tehran: markaze nashre daneshgahi.
Zahedi, Z. J.(1967).Raveshe goftar, Mashhad: Daneshgahe Ferdowsi Mashad, [In Persian].