Journal of Literary Criticism and Rhetoric

نوع مقاله : علمی-پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه زبان و ادبیات، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران.

2 مدرس گروه زبان و ادبیات، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران.

چکیده

هستی آدمی همراه با کارکردها و منش‌هایی که از خویش آشکار می‌کند، از سرچشمه‌های فراوان و گوناگونی آبشخور می‌یابد. یکی از این آبشخورهای اساسی و بنیادین که بر هستی آدمی سایه می‌اندازد، کهن‌الگوها هستند. کهن‌الگوها تصاویر یا نمادهای ناخودآگاه جمعی بشرند که ذهنیت، اندیشه و رفتار آدمی را در سیطرۀ خود دارند و خود را در حیات اجتماعی، فرهنگی و هنری بشر، در قالب‌های گوناگونی هویدا می‌سازند. این تصاویر در ناخودآگاه روان آدمی پنهان‌ هستند و سرچشمۀ زایای اسطوره‌ها، آیین‌ها و روایت‌ها قرارمی‌گیرند. خورشید از جملۀ کهن‌الگوهای مشترک بین اقوام مختلف بشری است که روایت‌های اسطوره‌ای گوناگونی را در میان ملل ساخته و پرداخته‌است. این کهن‌الگو از جمله اساسی‌ترین عنصر ذهنیت و اندیشۀ اسطوره‌ای ایرانی است که از اعصار دور تا به امروز در دوره‌های مختلف تاریخی، فرهنگی و اجتماعی، سلطه و بازتاب خود را در اندیشه، ذهنیت و میراث هنری و ادبی فرهنگ ایرانی حفظ کرده‌است. از میان طبقات اجتماعی و فرهنگی هر جامعه و ملّتی، شاعران یکی از مهم‌ترین طبقاتی‌ هستند که از طریق شعر خویش، انواع و اقسام درون‌مایه‌ها و تصاویر کهن‌الگویی را به ارث می‌برند و آن‌ها را به سپهر اندیشه و فرهنگ دوران بعد از خود منتقل می‌کنند. «خورشید» از کهن‌الگوهای مشترک اقوام بشری است که با درون‌مایه‌های گوناگونی در آثار فرهنگی اقوام مختلف آشکار می‌گردد. از جمله شاعرانی که در افق زبان و ادبیات فارسی به گونه‌ای برجسته و متمایز از تصاویر و درون‌مایه‌های مربوط به کهن‌الگوی خورشید در شعر خود بهره می‌برد، «نظام‌الدّین استرآبادی» است. انعکاس این کهن‌الگو در منظومۀ فکری نظام‌الدّین استرآبادی، موضوعی است که این پژوهش به آن می‌پردازد. در این مقاله، دیوان نظام‌الدّین استرآبادی بر اساس نظریۀ تحلیل کهن‌الگویی یونگ بررسی شده‌است و تأثیر کهن‌الگوی خورشید در منظومۀ فکری شاعر، توصیف و تحلیل می‌گردد. بر اساس تحلیل کهن‌الگویی دیوان نظام، «قدرت، تاجداری، ثروت، زیبایی و‌ حیات» از جمله درون‌مایه‌هایی هستند که کاربرد کهن‌الگوی خورشید را در شعر نظام مکرر می‌سازد. سلطۀ این کهن‌الگو در فضای فکری و هنری این شاعر، در تصویرسازی و توصیفات شعری نظام‌الدّین کارکردی برجسته و متمایز دارد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

The Ancient Pattern of the Sun in Poetry of Nizamuddin Astrabadi

نویسندگان [English]

  • Mohammad reza Pashaei 1
  • Hadi Dehghani.Y 1
  • Mahdi Hamzepoor 2

1 Assistant Professor. Persian Language and Literature, Farhangian University, Tehran, Iran

2 Teacher Department of Language and Literature, Farhangian University, Tehran, Iran.

چکیده [English]

Human existence, along with the functions and origins it reveals, draw from a wide variety of sources. One of these basic sources that overshadows human existence are archetypes. Archetypes are images or symbols of the human subconscious that control the human mind, thought, and behavior and manifest themselves in human social, cultural, and artistic life in a variety of forms. These images are hidden in the human subconscious and are the source of the myths, rituals and narratives. The sun is one of the common archetypes between different human races that has created and dealt with various mythical narratives among nations. This archetype is one of the most basic elements of the mentality and thought of Iranian myths that has preserved its dominance and reflection in Iranian thought, mentality, artistic and literary heritage in different historical, cultural and social periods from ancient times until now. Among the social and cultural classes of any society and nation, poets are one of the most important classes - who, through their poetry, inherit all kinds of archetypal themes and images and transfer them to the sphere of thought and culture of the later period. The sun is one of the common archetypes of human races that is revealed with different themes in the cultural works of different races. Nizamuddin Astarabadi is one of the poets on the horizon of Persian language and literature who uses images and themes related to the archetype of the sun in his poetry in a prominent and distinctive way. The reflection of this ancient archetype in Nizamuddin Astarabadi's intellectual mindset is the subject of this research. In this article, Nizamuddin Astarabadi's Divan is studied based on Jung's theory of archetypal analysis and the effect of the archetype of the sun on the poet's intellectual system is described and analyzed. According to the analysis of the archetype of Nizamuddin Astarabadi's divan, "power and crowning, wealth, beauty, life" are among the themes that repeat the use of the archetype of the sun in Nizamuddin Astarabadi's poetry. The dominance of this archetype in the intellectual and artistic space of this poet has a prominent and distinct function in the illustration and poetic descriptions of Nizamuddin.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Archetype
  • Myth
  • Sun
  • Nizamuddin Astarabadi
  • Poetry
آموزگار، ژاله (1383)، تاریخ اساطیری ایران. تهران، سمت.
استرآبادی، نظام‌الدّین (1391)، دیوان اشعار، تحقیق و تصحیح شایسته ابراهیمی و مرضیه بیک‌وردی‌لو، کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
تبریزی، غلامرضا (1373)، نگرشی بر روانشناسی یونگ، چ 1، تهران، جاودان خرد.
حرّی، ابوالفضل (1388)، «کارکرد کهن الگوها در شعر کلاسیک و معاصر فارسی در پرتو رویکرد ساختاری به اشعار شاملو»، فصلنامۀ ادبیات عرفانی و اسطوره‌شناختی، د 5، ش 15، صص 9ـ33.
دوستخواه، جلیل (1371)، اوستا: کهن‌ترین سروده‌ها و متن‌های ایرانی، ویرایش 2، تهران، مروارید.
ذکرگو، امیرحسین (1377)، اسرار اساطیر هند، چ 1، تهران، فکر روز.
رشیدیان، بهروز (1370)، بینش اساطیری در شعر فارسی، تهران، گسترده.
ژان شوالیه، آلن گربران (1382)، فرهنگ نمادها، ترجمه و تحقیق سودابه فضایلی، تهران، سروش.
ستاری، جلال (1366)، رمز و مثل در روانکاوی، چ2، تهران، توس
شمیسا، سیروس (1378)، نقد ادبی، تهران، فردوس.
فدایی، فربد (1381)، یونگ و روان‌شناسی تحلیلی او، چ1، تهران، دانژه.
فردوسی، ابوالقاسم (1386‌)، شاهنامه، به کوشش جلال خالقی مطلق، چ‌ 1، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
کزازی، میرجلال‌الدین (1370)، مازهای راز، تهران، نشر مرکز.
کالوین اس. هال و ورنون جی، نوردبی (1393)، مقدمات روانشناسی یونگ، ترجمۀ شهریار شهیدی، تهران، الوان.
مصفی، ابوالفضل (1357)، فرهنگ اصطلاحات نجومی، تبریز، انتشارات مؤسسۀ تاریخ و فرهنگ ایران.
ورمازن، مارتین (1380)، آیین میترا، ترجمۀ بزرگ نادرزاد، چ 3، تهران، نشر چشمه.
وفایی، عباسعلی و سارا چالاک (1392)، «نظام استرآبادی و سبک هندی (درنگی بر ویژگی‌های سبک هندی در دیوان وی)»، فصلنامۀ زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج، د 5، ش 15. صص 147ـ167.
هال، جیمز (1380)، فرهنگ نگاره‌ای نمادها در هنر شرق و غرب، ترجمۀ رقیه بهزادی، تهران، فرهنگ معاصر.
یاحقی، محمدجعفر (1378) فرهنگ اساطیر و داستان‌واره‌ها در ادبیات فارسی، تهران، فرهنگ معاصر.
یونگ، کارل گوستاو (1393)، اصول نظریه و شیوۀ روان‌شناسی یونگ، ترجمۀ رضایی، چ 1، تهران، ارجمند.
ــــــــــــــــــــ (1368)، چهار صور تمثالی. ترجمۀپروین فرامرزی، مشهد، آستان قدس رضوی.
ــــــــــــــــــــ (1386)، اصول نظری و شیوۀ روان‌شناسی تحلیلی یونگ، ترجمۀ فرزین رضاعی، چ 2، تهران، ارجمند.
Amoozgar, J. (2004), Mythological History of Iran, Tehran, SAMT. [in Persian].
Astarabadi, N. (2012), Divan-e-Ash'ar, Research and Correction by Shayesteh Ebrahimi and Marzieh Beikverdilo, Library, Museum and Documentation Center of the Islamic Parliament. [in Persian].
Calvin S., Hall and Vernon J., Nordbi (2014), Introduction to Jungian Psychology, Translated by Shahriar Shahidi, Tehran, Alvan.
Doostkhah, J. (1992), Avesta: The Oldest Iranian Poems and Texts. 2th Eds., Tehran, Morvarid. [in Persian].
Fadaei, F. (2002). Jung and His Analytical Psychology, 1th Eds., Tehran, Danjeh. [in Persian].
Ferdowsi, A. (2007), Shahnameh, By Jalal Khaleghi Motlagh, 1th Eds, The Center of the Great Islamic Encyclopedia. [in Persian].
Kazazi, M. J. (1991), Secret's Mazes, Tehran, Markaz Publishing. [in Persian].
Horri, A. (2009), "Function of Archetypes in Classic and Contemporary Persian Poetry through Structural Approach of Shamloo's Poetry”, Mytho-Mistic Literature, Vol. 5, No. 15, Pp. 9-33. [in Persian].
James, H. (2001), A Dictionary of Symbols in Eastern and Western Art, Translated by Roghayyeh Behzadi, Tehran, Farhang-e Moaser.
Jung, C. G. (1988), Four Archetypes, Translated by Parvin Faramarzi, Mashhad, Astan Ghods Razavi.
ـــــــــــــــــــــ (2007), Theoretical Principles and Method of Jung Analytical Psychology, Translated by Farzin Rezaei, 2th Eds., Tehran, Arjmand.
ـــــــــــــــــــــ  (2014), Principles of Jung's Theory and Method of Psychology, Translated by Rezaei, 1th Eds., Tehran, Arjmand.
Mosaffa, A. (1978), Dictionary of Astronomical Terms, Tabriz, Publications of the Institute of History and Culture of Iran. [in Persian].
Rashidian, B. (1991), Mythological Insights in Persian Poetry, Tehran, Gostardeh.
Jean K., Alain G. (2003), Dictionary of Symbols, Translation and Research by Soodabeh Fazaili, Tehran, Soroush.
Sattari, J. (1987), Mystery and Proverbs in Psychoanalysis, 1th Eds, Tehran, Toos. [in Persian].
Shamisa, S. (1999), Tehran, Ferdows.
Tabrizi, Gh. (1994), An Attitude on Jungian Psychology, 1th Eds., Tehran, Javadan Kherad. Translated by Roghayyeh Behzadi, Tehran, Contemporary Culture. [in Persian].
Vafaie, A. A.; Chalak, S. (2013), "Astarabadi System and Indian Style", Quarterly Journal of Persian Language and Literature, Sanandaj Azad University, Fifth Year, Vol. 5, No. 15. Pp. 147-167. [in Persian].
Vermazan, M. (2001), The Mithraic Rite, Translated by Bozorg Naderzad, 3th Eds., Tehran, Cheshmeh Publishing.
Yahaghi, M. J. (1999), The Culture of Myths and Fiction in Persian Literature, Tehran, Contemporary Culture. [in Persian].
Zekrgoo, A. H. (1998), Secrets of Indian Mythology, 1th Ed., Tehran, Fekr Rooz.