نوع مقاله : علمی-پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
2 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
چکیده
اگزیستانسیالیسم از مهمترین شاخههای فلسفۀ معاصر است که مثل تمام مکتبها و اصطلاحاتی که در قرن بیستم ظهور کردند، اندیشهها و آثار متنوعی را زیرمجموعۀ خود قرار میدهد. وجه مشترک تمام متفکران اگزیستانسیالیستی، مخالفت آنها با فلسفههای عقلی و استعلایی است. برخلاف فیلسوفان استعلایی، اگزیستانسیالیستها، شناخت را پس از وجود شیء ممکن میدانند و وجود شیء را ممکن و غیرلازم میشمارند. عدم الزام وجود انسان، به او آزادی میدهد اما به نظر اگزیستانسیالیستها، انسان مسئول است تا به کمک آزادی، برای هستیِ پوچ و بیمعنایش، معنایی خلق کند. آنها برای انضمامی کردنِ اندیشههایشان از ادبیات کمک میگیرند و راهکارهای اگزیستانسیالیستی خود را، در داستانهایشان شرح میدهند. داستانهای اگزیستانسیالیستی از نظر فرم، شبیه به دیگر آثار مدرنیستی هستند. پوچگرایی، تعهد به زیستن، یافتن معنا، دوگانگی خوب و بد و نامشخص بودنِ مرزهای بین آنها، تعارض با ادیان، ایدئولوژیها و ارزشهای سنتی و میل به آزادی از مهمترین درونمایههای ادبیات اگزیستانسیالیستی است. این مکتب فکری درآثار فرهنگی ایران عصر پهلوی، نفوذ بسیاری داشته است. در این مقاله، چهار رمان مدرنیستیِ آن دوره بوف کور، یکلیا و تنهایی او، ملکوت و شازده احتجاب از منظر مؤلفههای ادبیاتِ اگزیستانسیالیستی بررسی میشوند. سه درونمایۀ اگزیستانسیالیستیِ پوچگرایی، دوگانگی خیر و شر یا خدا و شیطان و بیگانگی و ازخودبیگانگی را برگزیدیم و چهار رمان منتخب را از منظر این درونمایهها بررسی کردیم. به کمک این تقسیمبندی، یک سیر و خط فکری به دست آمد و به این نتایج رسیدیم که نگاهِ متافیزیکی موجود در سه رمان نخست، در شازده احتجاب ادامه نمییابد و دید نویسنده در این اثر اجتماعی میشود. همچنین، پوچگراییِ نیهیلیستی دورههای قبل کمرنگ میشود و شخصیتهای رمان شازده احتجاب، برای رهایی از پوچی برای زندگی خود، معنایی خلق میکنند. نیز دریافتیم که شخصیتهای اصلی هر چهار رمان، با بحران معرفتشناختی درگیر هستند. همگی آنها تلاش میکنند در جدال با جامعهای که در آن زندگی میکنند، هویتی برای خود دست و پا کنند و در این راه، برخی در هنجارها و ارزشهای اجتماعی حل میشوند و برخی دیگر، فردیت خود را مییابند اما از طرف جامعه طرد میشوند.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
The Influence of Existentialism on the First Modern Persian Novels
نویسندگان [English]
- Mahboobe Heidari 1
- Mustafa Sharifi Abnavi 2
1 Member of the faculty of Persian language and literature in Kharazmi, Tehran, Iran
2 PhD student of Persian language and literature, in Kharazmi, Tehran, Iran
چکیده [English]
Existentialism is one of the most important branches of contemporary philosophy, which, like all schools and terms that emerged in the twentieth century, incorporates a variety of ideas and works. The common denominator of all existentialist thinkers is their opposition to transcendental philosophies. Unlike transcendental philosophers, existentialists consider cognition to be possible after the existence of an object and consider the existence of an object unnecessary. The non-necessity of human existence gives them freedom, but according to existentialists, men are responsible to create meaning for their absurd and meaningless existence with the help of the freedom. They use literature to form their ideas and explain their existentialist beliefs in the fictions. Existentialist fictions are similar in form to other modernist works. Absurdity, commitment, finding meaning of life, dichotomy of good and evil and blurring of boundaries between them, conflict with religions, ideologies and traditional values and the desire for freedom are the most important themes of existentialist literature. This school of thought had a great influence in Iran during Pahlavi regime. In this article, four modernist novels of that period; Bufe Kur, Yakolia and her Loneliness, Malakut, and Shazdeh Ehtejab, are examined from the perspectives of existentialist literature. We examined three existentialist themes: nihilism; dichotomy of good and evil or God and Satan; alienation and self alienation, in chosen novels. By this division, we obtained a line of thought and came to the conclusion that the metaphysical view of the first three novels does not continue in Shazdeh Ehtejab and viewpoint of Golshiri becomes social. Also, the nihilism of previous eras fades, and the characters in Shazdeh Ehtejab try to create meaning for their lives to escape emptiness. Also we found out that the main characters of all four novels are involved in an epistemological crisis. They all try to find an identity for themselves in the conflict with their society: some are resolved in social norms and values, others find their individuality however they are rejected by society.
کلیدواژهها [English]
- Existentialism
- Bufe Kur
- Yakolia and her Loneliness
- Malakut
- Shazdeh Ehtejab