Journal of Literary Criticism and Rhetoric

نوع مقاله : علمی-پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی، واحد یزد، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد، ایران.

2 استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد یزد، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد، ایران.

10.22059/jlcr.2021.326037.1691

چکیده

هدف این پژوهش بررسی غم غربت و کودکی و نوجوانی در دیوان میررضی شاعر سرشناس قرن یازدهم در دوران حکومت سلسله صفویه است. دودمانی که با شرایطی که بوجود آورد، بسیاری از شاعران آن روزگار را به مهاجرت به هندوستان و تجربه دوری از وطن واداشت. غم غربت به عنوان یک حالت روان‌شناختی زمانی روی می‌دهد که انسان با فقدان عنصری مادی یا معنوی دچار پریشانی و خلاء روانی گردد. دلیل این حس نوستالژیک که همراه با حسرت نسبت به وقایع و اتفاقات گذشته است؛ می‌تواند دلایل گوناگونی از جمله دوری از وطن، یادآوری گذشته‌های خوب، شور و نشاط جوانی، از دست دادن عزیزان خود یا دیگر اتفاقات شیرین زندگی در گذشته باشد. با توجه به مهاجرت اجباری شاعر به خطه هندوستان و دوری از وطن این احساس عاطفی غربت و یادآوری دوران جوانی به شعر او حال و هوای احساسی‌تری بخشیده و حس تعلق به موطن و زادگاه را برجسته کرده است. مفهوم وطن در شعر او اگرچه فراتر از شهر و روستای زادگاه است اما رویکرد او به وطن تماماً جنبه خاطرات فردی دارد و از احساس و خاطره جمعی و نوستالژی اجتماعی در دیوان او موردی مشاهده نمی‌شود. آنچه احساسات او را بر می انگیزد، خاطرات خوش گذشته از زندگی در ایران و حسرت دوری از خاک وطن و اشتیاق فراوان او در بازگشت به وطن و سرزمین آرزوهاست. روشی که در این پژوهش اتخاذ گردیده، توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر ارزیابی کمی است. به این گونه که با مطالعه و گزینش اشعار بر اساس موضوع مورد بحث، طرز بیان و نحوه پرداخت او به غم غربت و خاطرات کودکی و نوجوانی مورد بررسی قرار می‌گیرد. مهاجرت و تبعاتی که می‌تواند در دوران میانسالی و کهنسالی گریبانگیر هر فردی باشد در اشعار میررضی دیده و بدان پرداخته شده است. یادکرد گذشته در شعر او به زیباترین تصاویر ممکن با بضاعت شاعر، رخ نموده و البته که تحسر و دریغ اندوهناکی نیز دارد که مخاطب شاعر را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در فرجام به این نتیجه می‌رسیم که میررضی در شعر خود با پرداختن به غم غربت و حسرت ناشی از دوری از وطن، بخش قابل توجهی از تعابیر شعری خود را به آنها اختصاص و تجربیاتی را که کاملاً هم فردی است در شعر خویش بازتاب بخشیده است. شناخت شاعرانی از این طبقه بخشی از فرهنگ ملی ماست و دقت نظر در آثار آنان  در ارائه یک تصویر واضح از عصر شاعر بسیار سودمند تواند بود.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Homesickness, Childhood and Adolescence in Divan of Mir Razi Danesh Mashhadi

نویسندگان [English]

  • Abbas Salehian Kabir 1
  • Seyed Hossein Shahab Razavi 2
  • Azizolah TAvakoli Kafiabadi 2

1 PhD Student of Persian Language and Literature, Faculty of Humanities, Yazd branch,Yazd, Islamic Azad University, Iran.

2 Assistant Professor of Persian Language and Literature, Faculty of Humanities, Yazd branch, Islamic Azad University, Yazd, Iran.

چکیده [English]

The purpose of this research is to investigate the homesickness,childhood and adolescence in Divan of MirRazi Danesh Mashhadi, a famous poet of the 11th century during the rule of the Safavid dynasty. The dynasty that caused many poets of that time to migrate to India and experience being far away from their homeland. Although the concept of homeland in Mirrezi's poetry is beyond the city and village of the hometown, the mystical knowledge of this class is a part of our national culture, and careful observation in Anandar's works could be very beneficial in providing a clear picture of the poet's era. Homesickness as a cognitive state occurs when a person suffers from distress and psychological emptiness due to the lack of a material or spiritual element. The reason for this nostalgic feeling that is accompanied by nostalgia for past events; could be a variety of reasons, including being away from home, reminding of enjoyable pasts, youthful vivacity, losing loved ones, or other desirable life events in the past. Due to the poet's unwanted migration to India and being far from home, this emotional feeling of homelessness and reminding of his spring time has given his poetry a more emotional mood and glorified his sense of belonging to his homeland. His approach to the homeland has all aspects of individual memories and there is not any evidence of collective feelings and memories and social nostalgia in his work. What provokes his feelings are the happy memories of living in Iran and the longing to be away from his homeland and his strong desire to return to his homeland and the land of dreams. The method used in this research is a descriptive- analytical one and this case-study research is based on the quantitative evaluation. Mirrazi's way of expressing the grief of homelessness and childhood and adolescence memories were examined by studying and selecting the related poems, so the data gathering is a purposive sampling. After analyzing the data it was seen that immigration and its consequences that can be felt by anyone in the middle age and old age can be seen in Mirrazi 's poems. Besides, remembering the past is illustrated in the most attractive and beautiful way in his poem and of course he has a powerful regret that affects the audience. Finally, we can conclude that Mirrazi dedicated a significant part of his interpretation to homesickness, by addressing the grief of homelessness and regretting it. He also has reflected his individual experiences in his poetry.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Homesickness
  • Cchildhood
  • Adolescence
  • Homeland
  • Mir Razi Danesh Mashhadi
آقازاده، راضیه (1397)، «نگاهی به بدیع معنوی در دیوان میررضی دانش مشهدی»، سومین همایش ملی زبان و ادبیات و بازشناسی مشاهیر و مفاخر، مشهد مقدس.
جلالی کندلجی، مریم؛ پروین‌دخت مشهور و اکبر شعبانی (1397)، «غم غربت در دفتر اول و دوم مثنوی معنوی»، ادبیات فارسی، ش 39، 177-198.
دانش مشهدی، میررضی (1378)، دیوان اشعار، تصحیح محمد قهرمان، مشهد، مؤسسه پژوهش و مطالعات عاشورا.
ذاکرالحسینی، محسن (1383)، «واژگان نسخه‌شناسی: اصطلاحات نسخه‌پردازی، خوشنویس و صورتگری در دیوان دانش مشهدی (سدۀ11ق)»، نامۀ بهارستان، ش  9 و 10، 145-152.
رضوی، سیدمسعود (1391)، «غریب ملک بهار؛ دربارۀ زندگی و سروده‌های میررضی دانش مشهدی»، اطلاعات حکمت و معرفت، سال 7، ش 5، 64-66.
شریفیان، مهدی (1385) «بررسی فرآیند نوستالژی در شعر معاصر (بر اساس اشعار نیمایوشیج و مهدی اخوان ثالث)»، کاوش نامه، سال 7، ش 12، 33-61.
شریفیان، مهدی (1387)، «بررسی فرایند نوستالژی غم غربت در اشعار فریدون مشیری»، علوم انسانی دانشگاه الزهرا(س)، سال 18، ش 68، 83-64.
ـــــــــــــ و شریف تیموری (1385) «بررسی فرایند نوستالژی در شعر معاصر فارسی (بر اساس اشعار نیما یوشیج و مهدی اخوان ثالث)»، کاوشنامۀ زبان و ادبیات فارسی، ش 12، 62-33.
شریفیان، مهدی (1386)، «بررسی فرآیند نوستالژی غم غربت در اشعار فریدون مشیری»، علوم انسانی دانشگاه الزهرا(س)، ش 68 و 69، 63-86.
شفیعی کدکنی، محمدرضا (1381)، «وطن و جلوه‌گری‌های آن در شعر فارسی»، یاد، ش 63-66، 169-175.
عالی عباسی آباد ، یوسف (1387)، «غم غربت در شعر معاصر»، گوهر گویا، سال 2، ش 6، 155-180.
عدل پرور، لیلا (1397)، «بررسی تلمیحات و اشارات دیوان سیدرضی دانش مشهدی»، سومین همایش ملی زبان و ادبیات و بازشناسی مشاهیر و مفاخر، مشهد مقدس.
علیزاده، ناصر و عباس باقی‌نژاد (1391)، «قیصر امین‌پور و رویکرد نوستالژیک»، شعرپژوهی، ش 12، ۱75-2۰4.
گلچین معانی، احمد (1369)، کاروان هند، مشهد، آستان قدس رضوی.
مصفا، محمدجعفر (1384)، رابطه، چ 2، تهران، نگاه.
موسوی، سیدکاظم و حسین شمسی (1390) «نوستالژی در اشعار سنایی»، نشریه مطالعات و تحقیقات ادبی، شماره 16، از 169 تا 198.
موسوی، سیدکاظم؛ جهانگیر صفری و شهربانو سلایی (۱۳۹۱) «غم غربت در اشعار منوچهر آتشی»، پژوهشنامۀ ادب غنایی، ش ۱۹، ۱۴۵-۱۶۶.
نظمی تبریزی (1363)، دویست سخنور، تهران، علمی.