Journal of Literary Criticism and Rhetoric

نوع مقاله : علمی-پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران.

2 دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران.

10.22059/jlcr.2023.350310.1890

چکیده

ادبیات در مقام علم، در هر جامعه‌ا‌ی همواره در حال گسترش بوده است؛ آثار جدید دائماً خلق و صورت‌های زبانی نو همواره به آن افزوده می‌شوند. در این میان، لزوم یک طبقه‌بندی منسجم در ادبیات تمام جوامع احساس شده است تا کار مطالعه و تحقیق در این زمینه، آسان‌تر شود و در امر تحقیق، با توجه به شاخه‌های متعدد ادبیات و علوم و فنون ادبی، سردرگمی ایجاد نشود. تلقی علمی و تخصصی از هر دانشی، ما را ملزم به دسته‌بندی انواع مختلف در آن دانش می‌کند. علم ادبیات نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ نوع ادبی یا ژانر در مقام ابزاری علمی است که آثار ادبی را از جهت موضوع و مضمون طبقه‌بندی می‌کند؛ ارسطو و هوراس، نخستین بنیان‌گذاران تقسیم‌بندی انواع ادبی در جهان بوده‌اند. امروزه با توجه به تفاوت‌های فرهنگی و دگرگونی‌هایی که در حوزه ادبیات رخ داده است، بحث انواع ادبی با تقسیم‌بندی ارسطو، تفاوت‌هایی دارد. در این پژوهش، سعی بر نیل به این هدف است که نوع ادبی و طبقه‌بندی‌های آن را در سه اثر نثر فارسی بررسی کنیم و به این پرسش پاسخ دهیم که نوع ادبی حسین کرد شبستری، داراب‌نامة بیغمی و چهارمقالة نظامی عروضی چیست. پس از برشمردن ویژگی‌های انواع ادبی و تحلیل آن بر روی آثار فوق مشخص شد که قصه‌های حسین کرد در نوع ادبی و ژانر حماسی، داراب‌نامه در نوع غنایی و چهارمقاله برخوردار از نوع ادبی تعلیمی است. روش تحقیق این نوشته، مقایسه‌ای تطبیقی و تحلیلی بوده است که به شیوة اسنادی، فیش‌برداری و کتابخانه‌ای مطالب خود را گرد آورده است.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Review and Comparison of Literary Genre in Three Persian Prose Works (Hossein Kord Shabestri, Darabnameh and Chaharmaghale)

نویسندگان [English]

  • Yadollah Nasrollahi 1
  • Atefeh Ebrahimi 2

1 Associate Professor in Corresponding Author, Department of Persian Language and Literature, Faculty of Literature and Humanities, Azarbijan Shahid Madani University, Tabriz, Iran.

2 PhD Student in Department of Persian Language and Literature, Faculty of Literature and Humanities, Azarbijan Shahid Madani University, Tabriz, Iran.

چکیده [English]

The discussion of genres and the division of literary works into different categories according to their appearance or semantic aspects is one of the branches of the development of literary sciences such as stylistics and literary criticism. In terms of historical record, Aristotle and Horace were the first to classify different works, and Aristotle mentions three genres "epic, lyrical and dramatic" in his art of poetry, which of course is the "dramatic" type. It is divided into two sub-branches of "tragedy and comedy". This division in the literature of different nations takes into account the special characteristics of the works of each nation and their language and other cultural, historical and social specialities. In Persian literature, three genres are mentioned: epic, lyrical and didactic. Although in the new era, other types such as short & long stories, essays and biographies are also mentioned. One of the points of difference between Aristotle's division of genres and the division of Persian literature is that Aristotle pays attention to content and semantic criteria in his division of genres, but in Persian literature, the division of genres is based on criteria Formally and outwardly, it has been done. Nowadays, it is necessary to pay attention to literary genres in the review of literary works and it helps the researcher not to get confused in the research and the research work can be done easily. Of course, it should be noted that literary works cannot be classified under the title of a specific and absolute genre. Because every literary work always has a set of genres in it, among which, the presence is more prominent and colorful. One of them marginalizes other genres. Therefore, in examining the literary type of a work, we seek to find the most frequent genre in that work and place the mentioned literary work under the title of the same genre.The present study is an attempt to answer questions of this type: what is a literary genre? In the literary works such as "Hossein Kurd Shabstarai,  Bighami`s Darab Nameh  and Nezami`s Chahar Maghaleh ", which literary genre is and prominent? What variables should be used to determine the literary type of a work? After the definitions of the genres and literary works mentioned, the mentioned questions were answered with a library and descriptive method and at the end of the work it was determined that Hossein Kurd Shabestri has an epic genre. Beghmi's Darab Nameh has a lyrical genre and Chahar Maghaleh has a didactic genre. In order to determine the genre in the mentioned literary works, three variables of the way of presentation, the subject and content of the work, and the tone of the work have been used.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Literary Types
  • Hossein Kord Shabestri
  • Nezaami Aroozi`s Chahar maghaleh
  • Bighami's Darabnameh
  • epic
  • lyrical
  • didactic
اللهیاری، فریدون (1381)، «قابوسنامۀ عنصرالمعالی و جریان اندرزنامه‌نویسی سیاسی در ایران دوران اسلامی»، مطالعات و پژوهش‌های دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، دورۀ 2، ش 31 ، 125-142.
بهار، محمدتقی (۱۳84)، سبک‌شناسی، ج 1 و 2، تهران، امیرکبیر.
بهار، مهرداد (1351)، اساطیر ایران، تهران، توس.
بیغمی، مولانا شیخ محمد (1391)، داراب‌نامه، تصحیح ذبیح‌الله صفا، ج 1 و 2، تهران، علمی و فرهنگی.
پارساپور، زهرا (1383)، مقایسۀ زبان حماسی و غنایی با تکیه بر خسرو و شیرین و اسکندرنامۀ نظامی، تهران، دانشگاه تهران.
 پورنامداریان، تقی (۱۳۸۶)،«انواع ادبی در شعر فارسی»، مجلۀ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه قم، سال 1، ش ۳، 7-22.
 ترکی، محمدرضا؛ آسیه فرحی یزدی و روح‌الله هادی (۱۳۹۸)، «پیشینۀ تاریخی و تحلیلی بحث دربارۀ انواع ادبی تا پایان قرن هفتم»، ادب فارسی، س ۹، ش 1، 21-40.
جعفرپور، میلاد و عباس محمدیان (۱۳۹۲)، «ساختار بن‌مایه‌ها در حسین کرد شبستری، شیرویه نامدار، و ملک جمشید»، نثرپژوهی ادب فارسی، س ۱۶، ش ۳۲، ۴۷-۵۸.
جواری، محمدحسین (۱۳۸۳)، انواع ادبی، تبریز، یاس نبی.
حسین کرد شبستری (۱۳۸۴)، داستان حسین کرد، تهران، ققنوس.
حیدری ، رضا و صائمه خراسانی (1398)، «بررسی عوامل تأثیرگذار در تعیین نوع ادبی»، سبک‌شناسی نظم و نثر فارسی، سال 12، ش 3، 152-129.
حمیدیان، سعید (1372)، درآمدی بر اندیشه و هنر فردوسی، تهران، ناهید.
خطیبی، حسین (۱۳75)، فن نثر در ادب پارسی، تهران، زوار.
ذاکری کیش، امید (۱۳۹6)، «نقد و بررسی نظریۀ ادبیات غنایی در ایران با تکیه‌ بر ادبیات پیش از اسلام»، جستارهای ادبی، ش  ۱۹۴، 103-126.
 راشد محصل، محمدرضا (۱۳۹۶)، سخن عشق، مشهد، طنین قلم.
 رزمجو، حسین (۱۳۸۸)، قلمرو ادبیات حماسی ایران، چ 2، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
ـــــــــــــ (1390)، انواع ادبی و آثار آن در ادبیات فارسی، مشهد، دانشگاه فردوسی.
رضی، احمد (1391) ، «کارکرد های تعلیمی ادبیات فارسی»، ادبیات تعلیمی، س 4، ش 15، 97-120.
ریاض، محمد (1382)، فتوت‌نامه به انضمام رسالۀ فتوتیه، تهران، اساطیر.
زرقانی، سیدمهدی (۱۳۸۰)، «طرحی برای طبقه‌بندی انواع ادبی در دورۀ کلاسیک»، پژوهش‌های ادبی، س۶، ش ۲۴، 81-106.
سرکاراتی، بهمن (۱۳۵۰)، «پری: تحقیقی در حاشیۀ اسطوره‌شناسی تطبیقی»، زبان و ادب فارسی، س ۲۲، ش۹۷، ۱-۲۳.
شفیعی کدکنی، محمدرضا (1352)، «انواع ادبی و شعر فارسی»، خرد و کوشش، دوره ۴، دفتر دوم و سوم، 1-24.
شمیسا، سیروس (1373 الف)، انواع ادبی، چاپ دوم، تهران، فردوس.
ــــــــــــــ (۱۳۷۳ ب)، کلیات سبک‌شناسی، تهران، انتشارات فردوس.
ــــــــــــــ (1386)، انواع ادبی، تهران، میترا.
صفا، ذبیح‌الله (۱۳40)، حماسه‌سرایی در ایران، چاپ ۷، تهران، امیرکبیر.
علی مددی، مونا (۱۳۹۴)، "تبارشناسی ادبیات تعلیمی"، نشریه علمی پژوهشی ادبیات تعلیمی، سال ۷، شماره ۲۵، ۱۳۸-۱۰۹
محجوب، محمدجعفر (۱337)، ادبیات عامیانه ایران، به کوشش حسن ذوالفقاری، تهران، چشمه.
محمدی ملایری، محمد (1388)، فرهنگ ایرانی پیش از اسلام، تهران، توس.
مشتاق‌مهر، رحمان و سردار بافکر (1395)، «شاخص‌های محتوایی و صوری ادبیات تعلیمی»، ادب تعلیمی، دورۀ 7، ش 26، 1-28.
مشرف، مریم (۱۳۸۹)، جستارهایی در ادبیات تعلیمی ایران، تهران، سخن.
نظامی عروضی (۱۳۸8)، چهارمقاله، تصحیح محمد قزوینی، خاشع.
نوروزی، خورشید (۱۳۸۶)، «تحلیل نوع ادبی سمک ‌عیار»، ادبیات عرفانی و اسطوره‌شناختی، ش ۹، 135-160.