تیمور مالمیر؛ نجم الدین رستم یونس
چکیده
اختصار رمانها یکی از مسائل و معضلاتی است که در رماننویسی مدرن زبان فارسی وجود دارد. نویسندگان غالباً به نوشتن اندیشه میپردازند، ولی اندیشه در این رمانها، چنان گنجایی ندارد که بتواند رمانهایی ...
بیشتر
اختصار رمانها یکی از مسائل و معضلاتی است که در رماننویسی مدرن زبان فارسی وجود دارد. نویسندگان غالباً به نوشتن اندیشه میپردازند، ولی اندیشه در این رمانها، چنان گنجایی ندارد که بتواند رمانهایی نظیر رمان چند جلدی مارسل پروست با نام در جستجوی زمان از دست رفته ایجاد کند. ابراهیم یونسی در رمان زمستان بیبهار، از امکانات و ظرفیتهای متعدد و مختلف روایتگری استفاده میکند تا کتابی بنویسد که درعینحال که از تجربۀزیستۀ وی بهرهمند است، حاوی معانی و لایههای پنهان باشد و امکان خوانشهای غیرصریح را به خوانندگان بدهد. مکان و زمان و دیگر عناصر در رمان زمستان بیبهار بسیار گسترده است و زبان و اندیشهای که در آن بهکار رفته، متناسب با این گستردگی، دارای تنوع و هماهنگی است. در این مقاله کوشیدهایم به تحلیل و ارزیابی انتخابهای نویسنده در حوزۀ پیرامتن اعم از عنوان کتاب، دیباچه و طرح جلد، راوی، مخاطب، شگردهای روایتگری و تناسب میان این عناصر بپردازیم. نویسنده از امکانات و ظرفیتهای رماننویسی نظیر طنز و نقیضهسازی، جنبههای فراداستانی، کارکردهای شهودی و ایدئولوژیک راوی، کاربرد آگاهانۀ زمان متناسب با روایت رمان، انتخاب مکان خاص داستان، دیدگاه پسامدرنی به تاریخ و توازی گذشته و حال استفاده میکند. مجموعۀ شگردهای نویسنده گواه آن است که رمان زمستان بیبهار فراتر از تجربۀ شخصی و زندگینامه است؛ شورشی علیه زمان در اوج ناامیدی است. راوی ناامید از روایت، به جنگ زمان برمیخیزد و در نهایت خود را مغلوب زمان میبیند.